صفحه اول   Home Türkçe کوردی English Deutsch Français تماس با ما    Contact Us
پذيرش سايت > هنر، ٠رهنگ، جامعه > هنر > Ú†Ù‡ وجود ب٠لعجبی هستم / سیمین بهبهانی

نسخه قابل چاپ


چه وجود ب٠لعجبی هستم / سیمین بهبهانی

سه شنبه 6 اكتبر 2009


مدرسه ٠مینیستی» سیمین بهبهانی، بانوي جسور كلمه وكلام ٠بي اما،... .تابستاني داغ را درسكوتي سرد وصبورانه گذراند تا كه هنگام رنگارنگيني پاييز كلام سبزخويش به سرخي آتش مهر بسپارد. ...واينك آخرين سروده اش در پس اين سكوت:

چه وجود ب٠لعجبی هستم

به کلام ٠تح نیازم کو؟

که لب از مکالمه بر بستم:

چو نهیب٠٠اجعه بشن٠تم،

به گروه٠٠اتحه پیوستم.

دل٠تخته پاره ندادندم

که چو بشکنَد، به ٠غان آید _

چه وجود٠بلعجبی هستم

که «تَرَق» نکَردم و بشکستم!

به جگر ٠شردن٠دندانم

به صلاح بود و چنین کردم

چه کنم؟ هلاک٠جگر بندان

به دهان گ٠رگ نیارستم.

به زبان٠بسته حکایت را

به قلم سپردم و خون خوردم

ز ن٠وس روی نهان کردم

به سرا نشستم و در بستم.

شب و بیم٠موج و تبی، تابی

دَوَران هایل٠گردابی

همه خوانده بودم و ماندن را

همه آزمودم و دانستم.

به سرا نشستم و در بستم

د٠ل من ز سینه چو گنجشکی

به شتاب و ش٠کوه برون آمد

ب٠ن٠شست غم زده بر دستم

که «درین خموشی ی مرگ آیین

ز کلام ٠تح نشانت کو؟

چو ز هست و نیست بپ٠رسندت،

ن٠سی بکش که بلی، هستم!»

دل من! مباش چنین غمگین

که به هست و نیست نیاندیشم:

همه آنچه خواستم از یزدان

به ثبات و صبر توانستم.

دلَکَم! مکوش به آزارم

که نه ناتوان و نه نومیدم

به ادای حق چو گشودم لب،

به ٠نای ظلم کمر بستم...

10 مهر 1388

SPIP | اسکلت | | نقشه ى سايت |  پيگيرى فعاليت سايت RSS 2.0