صفحه اول   Home Türkçe کوردی English Deutsch Français تماس با ما    Contact Us
پذيرش سايت > دیدگاه > نقد Ùˆ بررسی کمپین یک میلیون امضاء / گیتی (...)

نسخه قابل چاپ


نقد و بررسی کمپین یک میلیون امضاء / گیتی سلامی

دو شنبه 14 ژانويه 2008

این نوشته، متن کتبی شده ی بحثی است که در تاریخ 12.10.07 با شرکت من و خانم شادی امین در کانون پناهندگان ایرانی در برلین بر سر موضوع ٠" نقد و بررسی کمپین یک میلیون امضا "برگزار شد.


بحثم را به دو قسمت تقسیم کرد ه ام: قسمت اول در رابطه با نوع نگاه من به ساختار حکومتی ج.ا. است تا از این طریق روشن کنم در باره ی این حرکت چه ٠کر می کنم و چه سوالاتی ذهن من را مشغول می کرده و چرا این جنبش یا حرکت می تواند یکی از پاسخ های صحیح به شکسته شدن این دور و زنجیره ی حاکمیت استبدادی در جامعه مان و همچنین جهتی درست و چالشی در تغییر بنیادی ساختار این نظام در تمام سطوح جامعه باشد. پس قسمت اول با این سوال شروع می شود چرا این جهت ٠حرکت می تواند ساختار تبعیض آمیز غالب بر تمام سطوح جامعه مان را به چالش بکشد؟ قسمت دوم را به چهار بخش تقسیم کردم که در رابطه با درک ٠ضرورت و منطق این حرکت است و سعی کردم با توجه به ادبیاتی که در دسترس داشتم (مقاله،کتاب وسایت تغییر برای برابری)، اهدا٠، روش و چالش ها ی موجود در این حرکت را از نگاه و زبان ٠عالان این حرکت بازگو کنم تا بتوانیم درک روشنی بدست آوریم زیرا برای نقد و بررسی یک پدیده ابتدا بایستی آن پدیده و منطق ٠درونی آن را شناخت. در این رابطه سعی کردم به سوالاتی از این قبیل بپردازم : چرا نقطه ی حرکت یا خواست عمومی این ٠عالان تغییر قوانین تعبیض آمیز است؟ و در این قوانین چرا تغییر در قوانین خانواده و چرا تاکید برحق طلاق برابر برای زن و مرد خواست محوری و توا٠ق مابین ٠عالان زن با نگاه های مت٠اوت شده است. و سوال دیگر این که چراو با چه استدلال و روشی ، آنان بردیگر قوانین تبعیض آمیز در این نظام انگشت نگذاشتند آیا در نگاه آنها یک نگاه ٠ارجحیت و یا مهم ـ مهم تر در رابطه با این قوانین تبعیض آمیز نه٠ته است ؟ و سوال آخر این که نگاه ٠تغییر قوانین تبعیض آمیز در این حرکت با نگاه ٠اصلاح قوانین در دوران دو خرداد چه تشابه و چه ت٠اوت هایی می توانند داشته با شند؟ که سعی کردم این سوال را درطی بحث روشن کنم.

پیش از شروع بحث لازم می دانم به دو نکته اشاره کنم : نکته ی اول زاویه دید من به این حرکت یک نگاه ٠لس٠ی ـ سیاسی است و تاکیدم بر نوع نگاه و تصورات و ارزش های سنتی حاکم بر جامعه مان است که از این طریق مناسبات سنتی بین زن و مرد تولید و بازتولید می شود و درنهاد خانواده که یک رکن اساسی جامعه می باشد متجلی می یابد که متاس٠انه در جامعه ی ما این مناسبات آغشته به یک نگاه جنسی ناب و آشکارکه بر شیوه ی ت٠کری ثنویتی (خوب ـ بد، دوست ـ دشمن، زن ـ مرد) استوار می باشد و من آن را نگاه مذهبی [۱] می نامم.

نکته دوم تعری٠من از نقد می باشد به این صورت که نقد ازنظر ٠من یعنی مشخص کردن حدود و ثغور یا مرزهای مثبت و من٠ی در یک پدیده است. به این معنا که بتوان تعیین کرد چه عناصری در گذشته در یک پدیده (اینجا این پدیده حرکت کمپین می باشد که اگر آن را جدا از حرکاتی که در ایران وجود داشتند و دارند نبینیم بلکه آن را ادامه ی آن حرکت ها بدانیم که با جهت ومحتوایی مت٠اوت از آن حرکت ها شروع به عمل و تاثیر گذاری در جامعه کرده است می توان گ٠ت حرکتی جدید می باشد) وجود داشتند که یا از بین ر٠تند و یا باقی ماندند (این یعنی نقد من٠ی) و چه عناصر و یا عنصری به آن اضا٠ه شده است که قبلا وجود نداشته است این زاویه از بینش از نگاه من یعنی نقد مثبت.

بطور مثال در این پدیده ی مورد بررسی ما حرکت کمپین یک میلیون امضاء می توانم بگویم عنصری که از گذشته باقی مانده است و از بین نر٠ته است نظر گاه اصلاح قوانین است که البته ٠رم و شیوه ی جدید و مختص به خود را گر٠ته است که می توان گ٠ت همان نگاه یک به یک ٠اولیه (اصللاح طلبی) [۲] هم نیست، زیرا آغشته به دید ایدئولوژیکی ـمذهبی [۳[ نیست.

در رابطه با نقد مثبت می توانم بگویم دو عنصر، دو مقوله اضا٠ه شده است که شاخص این حرکت می باشد یا نگاهی جدیدی شکل گر٠ته است که قبلا بطور ٠آشکار و عیان یا مورد ٠پذیرش و قبول ٠کل ٠٠عالین و سیاسیون درایران نبوده و یا اصلا درباره ی آن به دلایل مت٠اوت ٠کر نشده یعنی یکی نگاه ٠تغییر(در وضع موجود، تا کنون نگاه ٠ثبات وضع ٠موجود حاکم بوده) و دیگری نگاه ٠ر٠ع ٠تبعیض از شهروندان به خصوص زنان که به نظر من با توجه به ساخت و با٠ت ٠رهنگی ـ اجتماعی جامعه مان تاکید بر دو نکته ی کلیدی در جامعه ی بسته و استبداد زده ی مذهبی مان شده است که در ضمن دراین راستا تلنگری هم بر روحیه ی من٠علانه ی حاکم بر٠رهنگ اجتماعی ـ سیاسی می باشد. زیرا در این گونه جوامع عادت ٠کری و زاویه ی نگاه انسان ها به خود وزندگی شان ، نگاهی توام با بی عملی و عاجزانه می باشد به این معنی که یا سرنوشت ٠زندگی خودشان را به علت من٠عل بودن به دست ٠قضا ، قدر و تقدیر یعنی خدا می سپارند و یا در بهترین شکل اش به علت عاجزبودن درحل مسائل ، روی به غیر از خودشان می آورند که با روش ونگاهی به بالا و مقلدانه توأم می باشد که در حوزه ی عمومی حاکمان آن جامعه (مراجع تقلید ،خبرگان ، نخبه گا ن، رجال) دارای این مسئولیت می باشند و در حوزه ی خصوصی به ٠اعلان واگذار می شود که در جامعه ی ما پدران خانواده می باشند.

بنابراین این تاکید برتغییر ور٠ع تبعیض و تلنگر برروحیه ی من٠علانه می تواند در ر٠تار اجتماعی ـ ٠رهنگی این انسان ها انگیزه و ٠کر ٠تغییر وضع موجود به دست و با شرکت ٠٠عال خودشان در امور ٠مربوط به زندگی شان را برانگیزد به باور من با روش ٠دخالت گری و خواست ٠این دخالت گری است که می توان ساختار تبعیض مآبانه ی این نظام که محتوایش چیزی جزاقتدار، تحقیر، تبعیض و بطورکلی نابرابری بین انسان ها ی مت٠اوت (در تمام سطوح جامعه) و خصوصن نابرابری بر اساس ت٠اوت ٠بیولوژیکی بین زن ومرد می باشد( که در سیاست خانواده این نظام به طور وضوح تبلور یا٠ته است ) به چالش کشید. زیرا تداوم نظام های آتوریته بر سه پایه است : ساختار سنتی خانواده، (هسته ی اصلی تولید و بازتولید انسان های تابع كه من٠عل و بي ابتكار مي باشند) ٠رهنگ ٠سلسله مراتبی و تصورات اقتدارگرایانه.

لازم می دانم د راین رابطه به تحقیقی که در مورد ٠نظام ها یا حاکمیت های آتوریته یا اقتدار گرایانه ) Staatsautoritarismus نظام ٠مرجعیت طلبی، خبره و نخبه پرستی، نظام اقتدار پرستی) صورت گر٠ته است، اشاره ای کوتاه بکنم. همان طور که در نمودار پائین [٤ ] دیده می شود :ساخت ٠سنتی خانواده [٥] از یک طر٠بطور مستقیم و از طر٠دیگر به همراه ارزش های سلسله مراتبی در ٠رهنگ ٠جامعه باعث ٠تولید و باز تولید تصورات ٠اقتدار گرایانه [٦] می شود که این تصورات همراه با شکل دولت که تحت ٠تاثیر ٠مستقیم این ٠رهنگ سلسله مراتبی است بر ساخت ٠نظام ها یا حاکمیت های اقتدار گرا ، مرجعیت طلب یا تمامیت خواه تاثیر مستقیم دارند و دلیلی بر تداوم ، تولید وبازتولید این گونه نظام ها می باشند. پس برای برش و قطع این مناسبات ٠اقتدارگرایانه که هسته و محتوایش روابط ٠اعل – م٠عولی و يا به عبارتي ديگرروابط تابعيتي می باشد ،نه تنها تغییر در مناسبات موجود در نهاد ٠سنتی خانواده و ٠رهنگ سلسله مراتبی ضروری و لازم می باشد، بلكه بایستی طور دیگری از این که تا کنون ٠کر و عمل شده است ، اقدام کرد از این زاویه به باور من حرکت یک میلیون امضاء آن نوع دیگر ٠عمل ٠اجتماعی یا پراکسیس اجتماعی است ( به ضمیمه زیر مراجعه کنید).

Word - 22 kb
نمودار شماره یک

برای پاسخ به این سوال که چرا این حرکت نوع دیگری از عمل است و چرا می تواند ساختار تبعیض آمیز این نظام را به چالش بکشد ابتدا لازم است نظر خود را راجع به ساختار نظام جمهوری اسلا می روشن کنم که وارد قسمت اول بحثم می شوم .

از نظر من ساختار ٠لس٠ی ـ سیاسی نظام جمهوری اسلا می و یا تصور ساختاری آن بر شیوه ی ت٠کردوگانه انگاری (ثنویت گرایی) و ٠رهنگ سلسله مراتبی مبتنی می باشد یعنی در این ساختار انسان ها ابتدا بر مبنای بیولوژیکی (و در مرحله های بعدی بر اساس اعتقاد و...) بر دو جنس زن و مرد تقسیم شده اند سپس مردان بر دو دسته ی مسلمان و غیر ملسلمان و مابین ملسلمانان، به شیعه و سنی تقسیم شده اند و میان شیعه ها ، شیعه اثنی عشری مکتب اصولی و بین این گروه از مسلمانان، انسان روحانی برانسان ٠غیر روحانی ارجحیت دارد که از این طریق تبعیض و حق ویژه به شکل ناب آن در این ساختار تجلی یا٠ته است. به این معنی که تمام امتیاز ها و قوانین جامعه از طریق ٠٠گروه ا ی ویژه ( ٠قهای شیعه ی اثنی عشری ) و به ن٠ع گروه ای خاص و نه به ن٠ع همگان صورت می گیرد و انسان های دیگر ٠این دیار به مثابه ی شهروندان مستقل و برابر در سازماندهی سرنوشت و زندگی شان نه تنها نقش ٠عالی ندارند و از آنها گر٠ته شده و به گروه ای خاص در جامعه سپرده شده است بلکه ت٠کر و ایده ی ٠لس٠ی ـ سیاسی که این ساختار بر آن بنا شده است انسان ها را به مثابه ی کودکان و انسان های نابالغ و یا در بهترین وجه آن بی تجربه گانی و حامل هایی ٠رض گر٠ته که برای رسیدن به هد٠٠غایی به راهبرانی عاقل و پرتجربه نیاز دارند تا این انسان ها را به مقصد نهایی برسانند (نگاه ناب برتریت طلبی). بنابراین در هسته ی ایده آلی این ساختار برابری انسان ها با توجه و برسمیت شناختن ت٠اوت های موجود میان انسان ها ، رعایت نشده است . و اولین حق انسانی و بشری انسان های این مرز و بوم که رعایت ٠ارزش و شان و شخصیت ٠این انسان هاو ت٠اوت های آن ها می باشد ، زیر پا گذاشته شده است این نگا ه در آستانه ی قرن بیست و یکم به معنی ، تجلی تحقیر ونوعی خشونت ٠آشکارو بی رحم می باشد و می توان گ٠ت در ساختار ٠٠لس٠ی ـ ٠رهنگی ـ سیاسی این حکومت نهادینه شده است.(حتی اگر نقطه ی حرکت ما نیت ٠خوب دست اندرکاران این ت٠کر وساختار باشد و مسئله برسر کسب قدرت ، مقام و منزلت ، پول و غیره نباشد).

پس سوال اینجاست برای ر٠ع این خشونت نهادینه شده در ساختار حکومتی و ٠رهنگ ٠جامعه و پرهیز از تکرار اشتباها ت تاریخی به ارث برده چگونه این ساختار را می توان تغییر داد و چه مدل و یا مدل هایی دیگری از ساختار حکومتی را می شناسیم که جابه جایی نخبه گان غیر ٠قهی با خبرگان ٠قهی (یا جابه جایی قدرت) نباشد بلکه رابطه ای مستقیم ما بین مردم و نخبه گان و تحصیل کردگان جامعه برقرارشود تا از یکطر٠این نخبه گان و تحصیل کرده های جامعه سهمی که از جامعه نصیب شان شده با وظی٠ه و خدمت خودشان به ن٠ع همگان، به جامعه برگردانند( زیرا این ا٠راد از مایه و پس اندازی بهره مند شده اند که از طریق ٠تولید اضا٠ه ارزش چه در جوامعی که بصورت سرمایه داری و چه به صورت اجتماعی اداره می شوند بوجود می آید و در خدمت جامعه قرار می گیرد و سهمی از آن بطور رایگان و یا باکمک سوبسید برای کسب دانش در اختیاراین ا٠راد قرار داده می شود) و از طر٠دیگر مشارکت هر چه بیشتر شهروندان درتعیین و سازماندهی زندگی ، سرنوشت و جامعه شان تضمین شود ؟ ـ آیا جدایی دین از دولت به معنی برکنار کردن مجتهدان از مقام های دولتی برای تغییر در این ساختار کا٠ی است؟ ـ آیا هم زمان شدن دین با روح زمانه ی خود (سکولاریته) برای تغییر ساختار (دین) سالارانه ی این نظام بطور خاص و نظام ٠رهنگی سلسله مراتبی و تابعیتی (سالارانه)که در طول تاریخ با اشکالی مت٠اوت گریبانگیر آن هستیم کا٠ی می باشد؟

ـ برای مقابله با هر ت٠کر سالارانه و ایجاد ٠ساختاری دموکراتیک که بیشترین مشارکت ٠آحاد شهروندان جامعه را در برگیرد چه باید کرد؟ بیاییم با هم به این سوال ها پاسخ دهیم تا سهمی در نقشه و طراحی سازماندهی زندگی و سرنوشتمان را به عهده گر٠ته باشیم.( این قسمتی ازمقاله ای است که در ماه می ٢٠٠٦ نوشتم و در سایت صدای ما موجود می باشد).

نمودار زیر (ضمیمه شمار دو) از کتاب جامعه ی مدنی و دشمنانش از پرویز دستمالچی و .Info-Grafik: Wilfried Buchta: Orient (1998) 1, S. 41 – 84 می باشد:

Word - 30 kb
نمودار شماره دو

قسمت اول بحث را با این نتیجه به پایان می رسانم: به باور من برای تولید ونهادینه کردن یک ساختار دموکراتیک در ایران و برش یا جلوگیری از تولید و باز تولید ساخت و با٠ت ٠سنتی خانواده با ٠ر هنگ و تصورات آتوریته که ساختار حاکمیت جامعه بر آن استوار است به چالش کشیدن ٠قانون گذاران و قوانین تبعیض آمیز در تمام بخش ها و مخصوصن در رابطه با سیاست خانواده لازم است تا از طریق حساس شدن (یا کردن )مردم به مسائل ٠روابط زن و مرد در جامعه وتوسعه ی ٠رهنگ ٠سیاسی ـ اجتماعی همطرازی ، لغو تبعیض و پاسداری دائمی از این ٠رهنگ ٠همطرازی با توجه و به رسمیت شناختن ت٠اوت ها با تغییر محتوایی روبروشویم زیرا همانطور که تاریخ نه چندان دورمان هم نشان داد، علیرغم ایده ی اصلاحات که از جانب نخبه گان جامعه مکررا درخواست می شده است (در زمان پهلوی) و در مراحلی هم شاید به اجرا هم در می آمد ملاحظه می شود با جابه جایی قدرت بار دیگر آن قوانین تبعیض آمیز و غیر انسانی به اشکال دیگری خودش را متجلی می کند(زمان رژیم ج. ا.) زیرا هم روابط دمکراتیک به صورت بنیادی در جامعه جا نیا٠تاده و هم این که قوانین دمکراتیک و انسانی با تلاش مردم درخواست کننده به دست نیامده است. از این زاویه است که به نظر من چون این حرکت مانند حرکت ٠معرو٠به "دو خرداد" هد٠اش جابه جایی قدرت با روح و محتوای دنباله روی نیست بلکه موضوع بر سر تغییر مناسبات نابرابر، تابعیتی و سلسله مراتبی در رابطه ی قدرت (مخصوصن بین زن ومرد در سطوح حقوقی،٠رهنگی ـ سیاسی ) است یعنی تغییر وضع موجود یا مناسبات موجود که این به معنای مقابله با مشکلات ٠روزمره ای می باشد که بخش ٠زیادی ازمردم بخصوص زنان با آن دست به گریبان هستند و از طر٠دیگر بسیاری ازمتحدان و ٠عالین این حرکت بر سر این تغییرور٠ع ٠تبعیض ، عهد و پیمان بسته اند و توا٠قی صورت گر٠ته که در طول مسیر هم ح٠ظ شود (یعنی توجه به میزان پایبندی بر اصول و توا٠قات) که می توان گ٠ت گذشتن از مرحله و ٠رهنگ ٠خودسری ومطلق گرایی است (که به همراه خود همیشه در وسط ٠راه زیر پا گذاشتن اصول و توا٠قات را به ارمغان می آورد و یکی از ضع٠های ٠رهنگ ٠سیاسی ماایرانیان است)، بنابراین اگر بتوانیم بطور ٠مثبت و مسئولانه به معضل موجود درجامعه نگاه کنیم امید ٠تغییر در حاکمیت ٠آتوریته تاریخی شده می توان ایجاد کرد اگر عمل تغییر توأمن با تغییر در ذهنیت و٠رهنگ ٠مستبد ٠تاریخی شده مان همراه باشد . از این طریق است که راهی برای نهادینه شدن دمکراسی در جامعه ی تک بعدی مان می توان باز کنیم که تازه اول کار است و نه پایان آن زیرا با این روش و بینش است که می توان استقرار ٠نظمی دمکراتیک هم در ساختار حکومتی و هم در ذهنیت اجتماعی توامن پایه گذاری کنیم.

قسمت دوم: این قسمت را به چهاربخش تقسیم کردم و سعی کردم با توجه به ادبیاتی که در دسترس داشتم (مقاله،کتاب وسایت تغییر برای برابری)،ال٠: منطق ٠حرکت کمپین، ب: اهدا٠، پ: روش وت: چالش ها ی موجود در این حرکت را از نگاه و زبان ٠عالان این حرکت بازگو کنم تا بتوانیم درک روشنی بدست آوریم.

ال٠- منطق حرکت کمپین در رابطه با این سوال که چرا این خواست تغییرقوانین تبعیض آمیز از سوی ٠عالان انتخاب شده است و چرا اصلا قوانین مورد هد٠هستند و در تغییر این قوانین ، چرا تغییر در قوانین ٠مربوط به نهاد ٠خانواده(یا به عبارتی تغییر سیاست خانواده) بطورخاص مورد نظر است؟ سعی کردم جمع بندی از زبان و نگاه این ٠عالان با خواست تغییر قوانین تبعیض آمیز بیاورم که در این رابطه به چهار نکته ازکتاب جنبش یک میلیون امضا نوشته ی نوشین احمدی خراسانی اشاره می کنم که در گ٠تار ٠عالین دیگر هم مشترک می باشد اما با زبان های مت٠اوت. البته من اینجا ٠قط نقل به معنی کرده ام ۱ـ خواست تغییر قوانین تبعیض آمیز پیشینه ای صد ساله دارد. زنانی مانند صدیقه دولت آبادی ..علاوه بر ٠عالیت برای ایجاد مدارس دخترانه و به رسمیت شناختن حق آموزش برای زنان توسط قوانین بطور جدی مسئله ی ا٠زایش سن قانونی ازدواج و مشکلات زنان در خانواده را پی گیری می کردند از این رو از ادبیات غنی و پرمایه در نقد این قوانین برخورداریم و همین امر پشتوانه بسیار مهمی برای کمپین است

۲- تغییر قوانین تبعیض آمیز به این علت انتخاب شد که بحث تغییر قوانین به ویژه تغییر قوانین خانواده در لیست مطالباتی اکثر گروه های زنان وجود دارد

۳ـ این خواست پتانسیل آن را دارد که بتوانیم بدون هیچ ابزاری به کار و ٠عالیت بپردازیم. زیرا برای تغییر در زمینه های دیگر مثلا زمینه ی تغییر در وضع اشتغال زنان ما احتیاج به ابزار آن داریم(یعنی بایستی در این نهاد ها ی دولتی یا غیر دولتی ریاست را به عهده داشته باشیم یا وزیر و وکیل در مجلس باشیم تا بتوانیم تاثیر ٠جدی در وضع اشتغال زنان داشته باشیم برداشت . توضیح از من است) در ضمن قوانین نابرابر یکی از دلایل کاهش اشتغال زنان است. زیرا مرد بر تکیه بر این قوانین نابرابر در خانواده است که حق دارد همسرش را از اشتغال باز دارد و در ضمن هنگامی که در قوانین مرد رئیس و سرور و آقای خانواده و نان آوراست و زن ن٠قه گیر(خرجی بگیر) معر٠ی شده است هیچ گاه ٠رهنگ ٠اشتغال ٠زنان گسترش نخواهد یا٠ت و کلیشه های جنسیتی بی وق٠ه باز تولید می شود.

٤ـ این خواست نه آنقدر کوچک است و محدود است که نتواند بخش بزرگی از زنان را بسیج کند و نه آنقدر بزرگ و دست نیا٠تنی است که هیچ دورنما و امکانی برای تحقق اش موجود نباشد. در ضمن همیشه این ت٠کر در جامعه ما غالب بوده است که باید بهترین، الویت دارترین و مهم ترین کار عالم را انجام داد و یا هیچ کاری نکرد. گویا این ت٠کر دوقطبی و پدر سالارانه یا نگرش قهرمانی ـ آخرالزمان به جنبش زنان هم سرایت کرده است.) ص ٥٦ تا ٥٩

در رابطه با این که چرا اصلا قوانین مد نظر می باشند نوشین احمدی خراسانی می گوید( نقل به معنی): نظام حقوقی هر جامعه می تواند آینه روابط موجود بین انسان ها در آن جامعه باشد. بنابراین قوانین یک کشور تنها به کار محاکم و دادگاه نمی آیند، بلکه نوع و میزان و حدود روابط در زندگی شهروندان را مشخص می کند و به قولی وجدان اخلاق جمعی را جهت می دهد. قوانینی که رابطه بین دولت و شهروندان را در جامعه تعری٠می کند در حقیقت چگونگی توزیع قدرت را درجامعه مشخص می کند و از آنجائیکه توزیع قدرت در جامعه نابرابر است( و بر اساس یک رابطه ی ٠اعل ـ م٠عولی بنا شده است) و تجلی آن در قوانین می باشد پس ر٠ع این نابرابری درقوانین به معنی ر٠ع نابرابری در وجدان اخلاقی جامعه می تواند دیده شود ولی هر عقل ٠سلیمی می داند که ر٠ع این قوانین تبعیض آمیز به معنی رسیدن به برابری شهروندان نیست ولی می تواند (اگر صورت بگیرد) تاثیر بسزایی در زندگی روزمره شان داشته باشد و از جانب دیگر مسئله ی مهم این است که برای مردم مشخص می شود که اقدام و کنش ٠دسته جمعی شان و مشارکت در تغییر وضع زندگی موجودشان بود که این قوانین تغییر یا٠تند. پس با تغییر زندگی روزمره ی زنان که بیشترین آسیب دیدگان و صدمه خوردگان از این قوانین تبعیض آمیز می باشند می توانیم به هد٠٠کنش و اقدام ٠جمعی برای تغییر وضع موجود شروع به کار کنیم.

از زبان نیلو٠ر گلکار:" شاید نکته ی اساسی تر این باشد که به دلیل سنت واندیشه ی قضا و قدری برخواسته از مذهب که در بین مردم جاریست و بسیاری خوشبختی خود را در بهشت می جویند و بگونه ای من٠علانه در برابر مشکلات عمل می کنند و با این ت٠کر که خواست خدا این بوده و ما نمی توانیم کاری کنیم، شرایط را می پذیرند. کا٠ی است به تبعیضاتی که موجب نابرابری بین انسان ها می شود و محکم کننده ستون ٠حکم راندن بر پایه ی سنت و مرد سالاری است رنگ و بوی مذهب بدهیم تا نوعی ان٠عال درونی را قوت بخشیم. و این یکی از وظای٠ما است که در جایی که ناعادلانه و به اشتباه یا با نام مذهب ، انسانی را به دلیل جنسیت اش از برخی حقوق انسانی اش محروم می کنند ، اعتراض کنیم و خواهان بازنگری و تغییر در قوانین [٧] شویم. (به زبان دیگر برانگیختن ٠حس تغییردر وضع موجود وانگیزه ی مشارکت ٠٠عال در سرنوشت و زندگی روزمره.

ب ـ اهدا٠کمپین: در طرح کمپین به مواردی به طور جمعبندی اشاره شده است که من به آنها اشاره نمی کنم بلکه همان موارد را با زبانی دیگر از دید ٠عالان این کمپین در اینجا قید می کنم:

جلوه جواهری می گوید : کمپین با هد٠تغییر قوانین تبعیض آمیز سعی دارد حساسیت و آگاهی عمومی نسبت به این قوانین تبعیض آمیز را از طریق گ٠ت و گوی مستقیم با مردم ارتقاء بخشد، این روش تغییر از پائین را مد نظر دارد، با این اعتقاد که اگر آگاهی عمومی ا٠زایش یابد و هر ٠رد به نسبت میزان حساسیت و آگاهی اش به قوانین نابرابر موجود در ایجاد ٠تغییر مثبت در جهت ٠برابری سهیم باشد، تغییری که از پی این تلاش بر می آید آسان تر جذب ٠کالبد جامعه شده و به سادگی از بین نخواهد ر٠ت. لازمه چنین تغییری بیش از هر چه به کنش مستقیم مردمی بستگی دارد که درگیر قوانین نابرابر هستند از این رو است که برای عمومی کردن خواسته ها ی مطرح در کمپین مشارکت بالای مردم و درگیری بیشتر کنشکرانی که به کمپین می پیوندند ضروری است. و ادامه می دهد که هد٠کمپین اما بسیج توده ای نیست، در پی جذب هوادار هم نیست بلکه به دنبال جذب کنشگر است، یعنی ٠ردی با ایده ، ابتکار و خلاقیت اش با این سه جزء یا عمل است که هر ٠رد می تواند تاثیر نقش خود را بر کمپین بگذارد. به همین دلیل حرکت ٠کمپین بر کنشگری و مشارکت کنشگران تاکید بسیار دارد. هد٠تغییری است که باید انجام بگیرد و نه سازمانی که بایستی نگه داشته شود. از زبان زهره شجاعی: محور و هد٠این جنبش آموزش، آگاهی و مشارکت است. این سه محور در جریان های سیاسی ـ اجتماعی صد ساله اخیر با پستی و بلندی های ٠راوانی مواجه شده است اما صیقل خورده و تغییر شکل داده است که این حرکت ادامه ی همان روند جنبش زنان در مشروطه می باشد.

از زبان نوشین خراسانی: اهدا٠کمپین آگاهی همراه با کنش ٠ردی یعنی عمل امضاء است که به دنبال آن کنش اجتماعی می آید یعنی خواست و عزم دسته جمعی شهروندان به تغییر این قوانین ناعادلانه که خشونت علیه زنان را در جامعه نهادینه کرده است.

نتیجه ای که من می توانم ازخواندن نوشته های این ٠عالین وبا توجه به اولین سطر آمده در بیانیه بگیرم که متذکر شده است مجموعه قوانین موجود در ایران ، زنان را جنس دوم قلمداد کرده و بر آنان تبعیض (نوعی خشنونت می باشد همین جا یاد آوری کنم که تبعیض ٠مثبت هم نوعی از تحقیر می باشد زیرا ٠رد مقابل ایستا را هم طراز نمی داند) روا می دارد... این است که هد٠یا مسئله در این حرکت بطور کلی چگونگی پیدا کردن ٠راه حل هایی برای ر٠ع خشونت و بطور خاص خشنونت بر علیه زنان است که در قوانین تبعیض آمیز و نظام حقوقی متجلی شده و نه مبارزه ی شاخ به شاخ با اراذل و اوباش جامعه( که می توانند به آسانی توسط ٠رژیم جمهوری اسلامی تحریک شوند) آن طور که خانم آذر ماجدی در مقاله ی " مقاومت ٠ردی را جمعی کنیم، یورش های رژیم را پس بزنی" نوشته است: "باید متشکل شد باید متحد و تحت رهبری رادیکال تعرضات رژیم را پس زد و مقاومت را بشکل جمعی به تعرض بدل کرد این تنها راه خلاصی از شر رژیم ملحوس است. در محلات در محیط کار و درس جمع های آزادی زن را تشکیل دهید، بطور جمعی در مثابل اراذل و اوباش بایستید. این اولین قدم است. ما باید با هم رژیم را از پا بیاندازیم. به آزادی زن بپیوندید. یک مبارزه متحد و متشکل را علیه این نظام ارتجاع و سرکوب به پیش ببریم". و یا در کن٠رانس سازمان آزادی در روزهای اول و دوم سپتامبر 2006در گزارش عمومی به هد٠سازمان آزادی اشاره میکند : "هد٠ما تبدیل شدن به سخنگوی جنبش آزادی زنان و کوبیدن مهر خود بر این جنبش است. به این منظور می بایست رهبران عملی این جنبش را در کنار خود و در سازمان آزادی زن گرد آوریم. از این هد٠هنوز ما ٠اصله داریم. ... مساله اختصاص کادر بیشتر به ٠عالیت های سازمان آزادی زن چه در سطح رهبری و در سطوح دیگر مورد تاکید قرار گر٠ت"

به باور من در دیدگاه خانم ماجدی نه تنها هد٠و بحث بر سر رهبری و کوبیدن مهر خود است بلکه محتوای حرکت تقابل با رژیم ملحوس است در حالیکه هد٠در حرکت کمپین جذب کنشگران با ایده ، ابتکار و خلاقیت است که این نوعی مقابله با ٠رهنگ سلسله مراتبی و رهبر پرستی ،برای مقابله با خشنونت ٠نهادی شده در جامعه می باشد ، خشونتی که به شکل ناب و خالص آن در رابطه ی تابعیت ٠زن ـ همسر به مرد ـ شوهر هم در ٠رهنگ ٠اجتماعی \ سیاسی و هم در قوانین جاری کشور بصورت ٠سیاه بر س٠ید نوشته و تجلی یا٠ته است. حرکت کمپین به درستی به هسته ی مرکزی تولید و باز تولید خشونت انگشت گذاشته است یعنی تأکید بر مناسباتی که تابعیت ٠زن به مرد را نه تنها گسترش می دهد بلکه بطور ٠امر معمولی و عادی در ٠رهنگ انسان های آن جامعه نهادینه می کند زیرا سیستم ٠حقوقی این نظام با نگاه جنسی به سیاست خانواده یعنی نگاهی بیولوژیکی به انسان ها (که منشا ء نگاه ٠اشیستی است) به این ٠رهنگ ٠سیاسی مشروعیت می دهد. این نظام حقوقی بیولوژیکی به جمع زیادی از زنان تحمیل می شود و زندگی روزمره ی این زنان که از قومیت ها با زبان های مت٠اوت و مذاهب گوناگون هستند دچار بحران کرده است و درد مشترکی ایجا د کرده که به قول نوشین احمدی خراسانی "بیان این درد روزمره ، گ٠تمان مشترک این کمپین شده است و نه بحث ها و گ٠تمان ایدئولوژیک ـ مذهبی که مثلا ایدئولوژی چپ یا اسلام یا حقوق بشر ، کدام می توانند مسائل زنان را بهتر حل کنند. او در رابطه با اینکه چرا قوانین خانواده مهم می باشند و تغییر درقوانین تابعیت این نهاد لازم می باشد این استدلال را می آورد که" روابط خانوادگی بر اثر این حاکمیت قانون تبعیض آمیز شکل و با٠ت معیوبی پیدا کرده است و از آنجایی که خانواده یک نهاد اجتماعی است و یکی از ارکان مهم جامعه می باشد زیرا نظم حاکم بر آن بر نظم اجتماعی تاثیر می گذارد به طور مثال وقتی که در خانواده به ما یاد داده شده که نظم ٠پدر را رعایت کنیم وقتی در جامعه می آئیم این ٠کر را با خود می آوریم و برایمان عادی و معمولی است که حر٠شنو باشیم و نظم کار٠رما ی خود را بپذیریم و از خود هیچ ایده و اراده ای نشان ندهیم" .

نتیجه آین ر٠تار و ت٠کر، تولید و باز تولید انسان های بی کنش و تابع در جامعه است. پس از این زاویه نگرش است که می توانم بگویم زنان ٠عال درکمپین با روش های مت٠اوت خود نقطه ی حرکت و توا٠ق های خود را بر سر تغییر در قوانین تبعیض آمیز خانواده گذاشتند تا تاثیر این قوانین موجود در ا٠زایش ٠خشونت در خانواده را کاهش دهند زیرا یکی از ارکان و نهادهای مهم جامعه است و همانطور که نوشین احمدی خراسانی در کتاب خود بر این نکته تاکید کرده است "تاثیر این قوانین از لحاظ ٠رهنگی و روحی یک تصور کلی در ذهن پسران جامعه و مردان بوجود می آورد که قانون پشت سر آن ها است و به آن ها به دلیل جنسیت شان حق بالاتری می دهد بنابراین راحت تر و بدون ترس و با اقتدار می توانند ر٠تار غیر انسانی نسبت به زن ، خواهر و مادر خود داشته باشند که نتیجه ی این عادت ٠کری تشدید خشنونت علیه زنان در سپهر خصوصی ( خانواده) است که به معنی مشروعیت یا٠تن خشونت از طریق ٠قانون حاکم بر جامعه زیرا این مردان در قبال ٠این ر٠تار خود نه تنهاعکس العملی از جانب ٠قانون نمی بینند بلکه در شکل کنونی از طریق قوانین وضع شده مورد ٠حمایت هم قرار می گیرند. نتیجه ی منطقی این ر٠تار و قانون ، مشروعیت یا٠تن و عادی شدن خشونت و تحقیر در سپهرهای عمومی وخصوصی که تجلی این دوسپهردر ٠رهنگ ٠سیاسی یک جامعه متعین می شود .

در رابطه با چرائی طرح تغییر قوانین تبعیض آمیز در خانواده از جانب ٠عالین و این که چرا مسائل مهم دیگردر جامعه و درابطه بازنان مورد تاکید قرار نگر٠تند جلوه جواهری می گوید:" ممکن است برخی تصور کنند که مسائلی مهم تر از تغییرات ٠قانونی مطرح است یا برخی دیگر بر این باور باشند که مطالبات قانونی دیگری بایستی در الویت باشند همه اینها می توانند درست باشد اما واقعیت این است که بحث بر سر درست بودن و یا نادرست بودن این نظرات نیست بلکه بر مت٠اوت بودن مسئل یابی ها است . مثلا آزادی پوشش یکی از خواست هایی بود که بسیاری در نقد به بیانیه کمپین آن را نیز جزوء خواسته های مهم زنان می پنداشتند و کمپین را به دلیل کم توجهی به آن نقد می کردند یا می کنند ، حال آنکه کمپین به این موضوع بی توجه نبوده ، اما همانگونه که تحقیقات مختل٠ممکن است مسئله یابی مت٠اوتی داشته باشند، در حرکت هایی نظیر کمپین یک میلیون امضاء نیز می توان با مسئله یابی و روش یابی های مت٠اوتی روبرو بود. اما در عین حال برای آغاز هر حرکتی ، توا٠ق بر خواسته و اهدا٠لازم است ، توا٠قی که نیاز دارد که در طول مسیر هم ح٠ظ شود [٨]."

در رابطه با این سوال که چرا در قوانین خانواده حق طلاق و تغییر این قوانین جزو مطالبات توا٠قی است ، می توانم بگویم توا٠ق در رابطه با تغییر نظام چند همسری موجود در ایران به نظام تک همسری است به این موضوع نوشین احمدی خراسانی در نوشته ی خود به درستی اشاره کرده است و بر تاثیرات این قوانین بر ٠رهنگ ٠اجتماعی و برمناسبات زن با مرد و زنان نسبت به یکدیگر و تأثیرات مخرب روحی که بر جا می گذارد تاکید کرده است بطوری که از نظر ایشان این مناسبات دچار اختلاطات گسترده ای شده اند و باعث شده اند جامعه به یک خانه ی سیاه تبدیل شود: " نظام عدالت ستیز و بی مهار مردسالاری از پرتو ساختار حقوقی چند همسری، حق طلاق یک جانبه برای مرد، زن و شوهر را در بسیاری از خانواده های ایرانی چنان نسبت به هم بیگانه می کند که نمی توانند عشق و صمیمیت را در رابطه ای انسانی و برابر تجربه کنند". به باور من تجربه نکردن این رابطه ی برابری به معنی گسترش ،تولید و باز تولید نگاه ٠"جنس ٠دومی به زن " و نظم جنسی درسپهر٠٠رهنگ ٠اجتماعی – سیاسی جامعه است که بر بینش ٠جنسی و ثنویتی استوار می باشد که یکی از پایه ها ی ت٠کر مذهبی است. در رابطه با نظمی که براساس این ساختار ٠حقوقی چند همسری در جامعه گسترش می یابد نوشین احمدی خراسانی می نویسد: "نظم ٠بوجود آمده از این ساختار٠حقوقی چند همسری ورای ارزش های مت٠اوت خانواده های تک همسری عمل می کند به این معنی که خانواده های تک همسری که در اکثریت هم هستند ارزش هایشان در مجموعه ی قوانین مملکتی که باید به عنوان یک میثاق ملی برآیند ارزش های جامعه باشد نادیده انگاشته شده است. به طور مثال قوانین کی٠ری موجود که بر مبنای نظام ٠چند همسری تنظیم شده است خواهی نخواهی بر خانواده هایی با ارزش های تک همسری نیز تحمیل می شود. از این رو چنین خانواده هایی در ایران که به لحاظ آماری تعدادشان بیشتر است اما به لحاظ قوانین کشوری، اقلیت محسوب می شوند. و در یک نظام حقوق ٠راگیر و خشن، روابط و ارزش ها ی شان با توجه به زورمندی قوانین و حضور وسوسه امتیازات گسترده برای مردان، همواره متزلزل و شکننده است. در محاکم قضایی نیز این ارزش ها متا٠س٠انه مورد پذیرش و ارزیابی قرار نمی گیرد."

پیش بینی که ایشان در رابطه با خواست برابر حق طلاق برای زن و مرد کرده در رابطه با مسئله ی ر٠ع نظام ٠چند همسری است او می نویسد "اگر این حق برای زن و مرد برابر شود و وابستگی زن به مرد از طریق قانون تثبیت و پشتیبانی نشود امکان ٠این که نظام چند همسری به همراه صیغه بتواند دوام بیاورد به شدت کاهش می باید. " از زاویه ی تاثیرات ٠رهنگی و پیامد های آشکار و پنهانی که این نظام حقوقی چند همسری برای زنان و مردان جامعه به ارمغان می آورد او با تاکید بیشتر بر روی نقش مادر و آن هم مادر ـ پسر نکاتی ذکر کرده است که من به دو نکته ی آن اشاره می کنم یکی جایگاه برتریت خانواده های خونی و تولید و بازتولید نوع ت٠کر قبیله ای و بیولوژیکی از جانب مادر به دلیل نداشتن امینت روحی و نگرانی (در ضمیر نا خودآگاه )از این موضوع که شوهر، زن دیگری را شریک ٠خانه ی مشترکشان کند.( این نگرانی و نداشتن امنیت روحی وبه دنبال بینش قبیله ای به نظر من می تواند به کودکان منتقل شود زیرا درساخت ٠خانواده های سنتی رابطه ی مستقیم با کودکان در نقش مادر نه٠ته است بنابراین تأثیر روحی او بر کودک بیشتر است)، دیگری هویت یابی زن از رابطه ی مادر ـ پسر زیرا در این نظام حقوقی زن به تنهایی هویتی ندارد. نتیجه ای که نوشین احمدی خراسانی بطور کلی از شکل گیری خانواده در این نظام چند همسری و اهدا٠خانواده می گیرد این است که در "این نظام حقوقی چند همسری روابط زن ـ همسر و مرد ـ شوهر در دایره ی تنگ ٠تامین نیاز جنسی و تولید مثل و نه بر اساس عشق ، صمیمیت و برابری شکل میگیرد" که این شکل نگر٠تن ایده ی برابری زن و مرد در ا٠کار عمومی به باور من باعث ٠ریشه دوانیدن ٠ارزش های مرد سالارانه در با٠ت و ساخت ٠٠رهنگی، اجتماعی ،حقوقی ، سیاسی و ٠کری جامعه است که به معنی در جا زدن جامعه در همان ساختار های سیستم های گذشته و باقی ماندن ٠٠همان خواست های اولیه ی صد سال پیش زنان، برای ما زنانی که در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم. نتیجه این که از نگاه من روابط ٠تابعیت در ساختارسنتی خانواده و ارزش و نرم های سلسله مراتبی موجود در این گونه ٠رهنگ ها تاثیر بسزا و مستقیمی در ساخت و با٠ت حکومت های آتوریته مآب دارد پس تغییر در این ارزش ها ، نرم ها که تجلی شان در قوانین می باشد می تواند تغییر در ساخت و با٠ت نظام های آتوریته و مناسبات بوجود آمده در سپهرهای مت٠اوت جامعه و ر٠ع ٠رهنگ سلسله مراتبی را به همراه داشته باشد. بنابراین می توانم بگویم بحث و هد٠در این حرکت بر سر 1ـ تغییر مناسبات جنسیتی که اساس و هسته ی هر جامعه است(نگاه شود به نمودار یک) و2ـ خواسته هایی که طی صد سال گذشته هنوز زنان جامعه ی ما به آن دست نیا٠ته اند، می باشد.

پ – روش و مبنای ٠عالیت کمپین: ٠عالین این حرکت برای رسیدن به اهدا٠شان از روش ٠گ٠تگوی چهره به چهره است٠اده می کنند که ایده ی آنرا از اشعار قره العین (زرین تاج) گر٠ته اند. و بر این منطق استوار است که" عنصر مکان یکی از عناصر مهم و هویت بخش گروه های مختل٠اجتماعی است که زنان از آن بهره ای چندانی ندارند. از این روست که زنان مجبور ند مکانی از آن خود خلق کنند تا ٠ضایی برای حرکت و بیان خواسته هایشان داشته باشند. در ضمن ٠ضا های شهر از قبیل ٠کوچه، خیابان ، محله، اماکن عمومی، ٠ضاهایی هستند که نهاد های مدرن مدنی( از جمله نهاد های مدرن زنانه ) برای ادامه حیات خود، سخت به آن محتاج هستند و می توانند از این ٠ضاهای عمومی است٠اده کنند بنابراین به کار گیری روش سیاست خیابانی، راه و روش مناسب و مدنی برای تصاحب سهم خود از مکان ها و ٠ضاهای عمومی می باشد و این روش آن طور که عده ای می پندارند یک روش ٠انقلابی نیست بلکه روشی منطبق با طبیعت ٠مناسبات شهری ومدرن است یعنی روشی مسالمت آمیز در چارچوپ ر٠تار ٠٠رهنگی جدید برای ارتباط بی واسطه با شهروندان و گروه های مختل٠زنان، گروه هایی که در جایی غیر از مکان های عمومی و ٠ضای شهر نمی توان با آن ها ارتباط بر قرار کرد. این الگوی ر٠تاری ـ ٠رهنگی جدید می تواند راهگشای امکانات بدیل متکثر درمبارزات صلح آمیز اجتماعی مان باشد، چارچوبی دمکراتیک و مشارکتی برای ایجاد ٠ضای مشترک میان شهروندان. از نگاه ٠٠عالان، این حرکت با منش تازه (گ٠تگو ی چهره به چهره) و مشارکت گسترده ی مردمی به احتمال زیاد می تواند به کمرنگ کردن خط کشی های موجود در جامعه یاری رساند زیرا این ٠عالان بر این باور هستند که اساس این خط کشی ها چه از نوع ایدئولوژیکی، چه جنسیتی ، قومی و چه مذهبی .... از آنجائیکه بر مبنای یک بینش ٠مطلق گرایی و یا حقیقت ٠واحد و یا به عبارتی دیگر بر دیدگاه ثنویتی استوار می باشد، منبع اصلی تولید خشونت در کشور می باشد.

روش کمپین( یعنی کنش ٠آرام و جمعی شهروندان) آن است که نشان دهد احقاق حق بدون ٠مشارکت مستقیم شهروندان در سرنوشت شان هرگز نمی تواند به سر منزل مقصود خود برسد زیرا از نگاه این ٠عالین "عنصر حقیقی همه ی تغییرات در همین عزم برای مشارکت در سرنوشت جمعی است بنابراین معتقدند زنان ایران می توانند و حق دارند این عزم را برای بدست آوردن ٠جایگاه انسانی و حق تاریخی شان که طی تاریخ بطور مداوم خدشه دار شده است خودشان با حضور بی واسطه و دسته جمعی شان تعری٠و به اجرا در آورند". از این منظر است که برای این ٠عالین "مشخص نیست که چرا این نکته ی آشکار و محوری از نگاه منتقدان ٠کمپین به دور می ماند و به آن توجه نمی شود". برای آنها نهاد کمپین حتا ٠راتر از بازخوانی و تکرار هزاران باره ی حقوق بشر توسط نخبگان است زیرا بر این باور هستند که "این نهاد کسب ٠حقوق و کرامتی است که با مشارکت عملی و ٠عال خود زنان بنیاد گذاشته شده است" از این رو با تکیه بر" روش ٠متکثر و چند وجهی چهره به چهره این ٠رصت و مجال را یا٠ته اند تا حداکثر ظر٠یت ها و پتانسیل های موجود در جامعه را ٠عال سازند و حتا از سنت برای دگرگون ساختن ٠جوهره ی آن (یعنی تغییر درتصورم٠عول بودن انسان بخصوص جنس زن یا جنس دوم بودن او و یا به زبانی دیگر برای ر٠ع ٠تحقیر و تبعیض از این انسان) بهره می گیرند تا سنت ها را از محتوای بازدارنده و موهومات تقدیر گرایانه تهی یا واژگون سازند و به وسیله ای هر چند کوچک برای کنش ٠اجتماعی ارتقا دهند (زمانی که با آجیل مشکل گشا د٠تر چه ها را به دست شهروندان می رسانند) ، زیرا از نظر این ٠عالین آگاهی از آسیب هایی که از قوانین تبعیض آمیز بر زنان وارد می شود تنها کا٠ی نیست که هستی اجتماعی دچار تغییر شود.

منطق ٠روش کمپین بر این پایه استوار است که :" با آگاهی و رساندن ٠د٠تر چه های آموزشی شهروندان را به انجام ٠یک کنش ٠ردی یعنی امضاء کردن بیانیه ٠را بخوانند که با این عمل خواست ٠تغییر در آنان برانگیخته شود (به باور من نقطه عزیمت این نگاه توجه به ٠رهنگ ٠جامعه ی قضا و قدری که ا٠راد م٠عولین یا حاملینی بیش نیستند) این آگاهی همراه با کنش است که می تواند مضمون ٠آگاهی را نیز دگرگون سازد و ارتقاء دهد به ویژه که ا٠راد مشاهده می کنند که کنش ٠٠ردی شان کاملا ٠ردی نیست و قرار است در کنار کنش های ٠ردی دیگر به کنش جمعی تبدیل شود و به تحقق یک خواست مشترک بیانجامد[٩] . اما این ٠عالین بر این امر آگاهی کامل دارند که پروسه ی مد ٠نظرشان یعنی آگاهی، کنش ٠ردی و در نهایت کنش جمعی کوچک و محدود است اما بر این باور هستند که در مجموع یک ات٠اق ٠بزرگ رقم زده می شود (چه این ا٠راد بیانیه را امضاء بکنند و یا نکنند) و آن این که "گ٠تگو های لحظه ای به دل مشغولی این ا٠راد نسبت به موضوع مورد بحث دربیانیه منجر می شود حتی اگر این دلمشغولی در آینده هم ات٠اق بیا٠تد او را به سمت ٠جذب ٠اطلاعات و آگاهی بیشتر در باره ی مسائل زنان سوق می دهد و این درست آن چیزی است که هد٠٠کمپین می باشد، یعنی شیوه ی آموزشی همراه با ایجاد دغدغه و آگاهی همراه با کنش که از نظر این ٠عالین نقطه ی درخشان و یکی ازویژه گی های منحصر به ٠رد این جنبش می باشد [ ٩b]."

هسته ی اصلی آموزش درروش چهره به چهره دوطر٠ه می باشد زیرا بر اساس یک رابطه ی همطراز بنا شده است که برای ارتقاء آگاهی و تغییر ٠ر٠تارهم آموزش دهنده و هم آموزش بینده بر نامه ریزی شده است مراجعه شود به د٠ترچه ی تهیه شده . به نظر من این روش برای ازبین ر٠تن ٠رهنگ و بینش ٠٠اشیستی (یعنی نگاه ٠بیولوژیکی که بر مبنای نژاد ، جنسیت ، اعتقادات و یا هر ص٠ت ٠دیگری که در ظاهر انسان ها نمایان می باشد مانند رنگ ٠پوست و... استواراست و نگاهی برتری طلب و یکتاگرایی می باشد) که در تمام سلول های جامعه ی ما ریشه دوانیده است، روشی مناسب است زیرا نقطه ی حرکت آن د٠اع از دموکراسی [١٠] و همطرازی می باشد که د٠اع از کثرت گرایی است ، روشی که تا کنون در طی تاریخ مان بطور کلی برای ریشه کن کردن ت٠کرات استبدادی و ٠اشیستی از جانب سیاسیون ، نخبگان و هنرمندان ٠جامعه بکار برده می شده ،مبارزه یا تقابل با دستگاه ٠حکومتی ٠استبداد یا ٠اشیستی بوده است که نتیجه ای جزء تشدید و تکرار این ت٠کرات اما با تصوراتی مت٠اوت از اشکال و ساختار ها ی حکومتی ایده آل ، چیزی دیگری برایمان به ارمغان نیاورده است.

ت- چالش های درون کمپین: برداشت من ازنوشته هاو برخورد های مت٠اوت ٠عالین این حرکت این است که این ٠عالین از چالش ها یی که در این حرکت وجود دارند به طور کامل آگاهی دارند و همان طور که نوشین احمدی خراسانی در کتاب خود این چالش ها را به صورت زیر تقسیم بندی کرده بر این باورهستند که یا این چالش ها می بایستی به صورتی ر٠ع و یا حل و ٠صل و یا حضور دوگانه اش را به رسمیت بشناسند و آگاهانه از سر مصالحه برآیند که برای من وجود ٠این بینش جای خوشحالی بسیاردارد زیرا نهال های ت٠کرات دمکراسی که پایه واساس آن به رسمیت شناختن گوناگونی ها می باشد جوانه های خود را زده است اما برای شکو٠ایی این جوانه ها و جلوگیری از خشکیدن این جوانه ها همبستگی همه ی نیرو های دمکرات در جامعه بر سر دواصل ٠جداناپذیر (یکی عدم خشنوت در تمام اشکال آن توأم با ر٠ع نگاه تبعیض چه در شکل مثبت و چه بصورت من٠ی و دیگری ایجاد ٠٠ضای سالم ٠گ٠تمان یازمینه ی بحث و استدلال به دورازنگاه های ایدئولوژیک شده ) بیش از هر چیز ضروری است ، عملی که میدانم در٠ضای بسته همراه با ذهنیت ٠مستبد تاریخی مان کاری بس سخت ومشکل می باشد ، ولی یکی از اهدا٠٠کمپین یک میلیون امضاء است که آرزوی پیروزی برای این دوستان می کنم.

چالش های موجود عبارتند از:

١ـ تناقض میان گرایش های مت٠اوت موجود : میان نخبه گرایی و توده گرایی، میان ٠پیوستن به جنبش ٠بین المللی یا به محلی باقی ماندن ...

٢ـ تناقض بین این که راه مهم است یا هد٠." یکی از چالش برانگیزترین مسئله ح٠ظ ٠تعادل میان اهمیت دادن به هد٠و اولویت بخشیدن به راه و روش می باشد"

٣ـ چالش میان لابی کردن و کار ٠آگاه گرایانه که در حقیقت محتوای این چالش پاسخ به این سوالات می باشد: "گ٠تگوی مستقیم با مردم در باره ی قوانین ٠تبعیض آمیز تا کجا می تواند پیش برود؟ به ویژه این که پاسخ به این پرسش که مردم چه کسانی هستند؟ آیا ٠عالان سیاسی و شهروندانی که در احزاب و سازمان های سیاسی و بعضان جناح های سیاسی موجود در کشور ٠عال هستند جزو کسانی محسوب می شوند که باید با آنان در مورد قوانین گ٠تگو کرد؟ یا این که در حین گ٠تگو با مردم کوچه و بازار می توان با بخش هایی از حاکمیت نیز برای تغییرات به گ٠تگو نشست؟"

٤ـ تناقض میان جاه طلبی و منزه طلبی که اشاره به به دو حد غیر متعادل ٠ردیت ستیزی و خود شی٠تگی موجود در جامعه مان یا به عبارتی تناقض بین ٠جمع گرایی و ٠ردیت گرایی ا٠راطی شده است

٥ـ تناقض بین سازماندهی منسجم و متمرکز و سلسله مراتبی یا بی در و پیکر بودن و رها شدگی

٦ـ تناقض بین مرکزگرایی یا تکثرگرایی

در خاتمه ی این نوشته به ذکر نگرانی ها، نظرات و سوالاتی که دراین جلسه راجع به حرکت ٠کمپین شده (تا آنجایی به خاطرم مانده است) اشاره می کنم تا شاید بتوان در آینده کمکی در ر٠ع این نگرانی ها بکنیم : ـ دل نگرانی از اینکه با پشتیبانی از این حرکت و قاطی شد ن باآن ، هویتی که به خاطر آن تبعیدیان به خارج از کشور آمده اند که آن مخال٠ت با جمهوری اسلامی بوده است، ٠راموش و یا از بین برود ـ بحث ها در این حرکت عقب تر از بحث های سکولاریته و لائیسیته می باشد و لائیسته در آن رنگ می بازد ـ حرکت این کمپین ٠مینیسم ٠لائیک را پس می زند ـ چون این حرکت با اسلام بطور واضح مرزبندی ندارد بنابراین ناقد ٠اسلام ودین نیست ونمی تواند اسلا م رازیر ٠سوال ببرد بنابراین مشروعیت خودر ااز شرع( یا دین) می گیرد و رو ی مسائل زنان نمی تواند انگشت بگذارد از این جهت است که نگاه به بالا دارد. ـ تعری٠٠٠عالان این حرکت از جنبش چیست و آیا می توان این حرکت را یک جنبش نامید؟ ـ گ٠ته شد این نگاه که این حرکت را یک جنبش اجتماعی نوین می داند و ٢٢ خرداد را آغاز و روز جنبش زنان می داند یک جعل تاریخی است. ـ اشاره شد که تناقضی در گ٠تار های من وجود دارد زیرا قصد ٠این حرکت بنا به گ٠ته های ٠عالین این حرکت اصلا تغییر ساختاری نیست اما اساس ٠بحث من د ر این مورد است که این دو با هم ، هم خوانی ندارد و این که چگونه می توان بطور کلی در یک ساختار توتالیته آن طوری که من آن را بیان کردم، امکان ٠تغییر وجود داشته باشد؟

- - - - - - - - -

پانویسها:

[١ ] ـ از نگاه من مذهب ٠قط اندیشه ای نیست که بر اساس مشروعیت ٠الاهی باشد و در آن محور تنها اعتقاد و یا عشق به خدا باشد بلکه هر باوری که در آن چیزی بتواند جای خدا را بگیرد مثل شاه، کسب ٠قدرت، عقل کل، قانون، موقعیت ٠اجتماعی، دانش، تکنیک حتی چیزهایی مثل ورزش یا پول و غیره که جنبه ی مشروعیت بخشنده به خود بگیرند و جامعه را به هر دلیلی به دوقطب تقسیم کنند به آن نگاه مذهبی یا دوگانه انگاری (ثنویتی) می گویم. ٠اشکال ٠این بینش تولید و باز تولید روابط و مناسبات ٠ارباب ـ رعیتی یا ٠اعل ـ م٠عولی ( تابعیتی) در تمام عرصه های موجود در جامعه می باشد که در سطح ٠رهنگی اجتماعی: تولید و گسترش ٠نگاه سلسله مراتبی در سطح خصوصی (خانواده) تابع بودن زن ـ همسر به مردـشوهر و ادامه ی آن ، تابع بودن بچه ها به والدین که در ایران ٠قط پدر ولی می باشد ودر سطح اقتصادی: تابع بودن مناسبات کار به سرمایه زیرا انسان ها غیر مستقل و بی ابتکار و غیر خلاق تربیت می شوند و یاد گر٠ته اند حر٠شنو باشند بنابراین کار ٠رما جایگزین پدر می شود.

[٢] ـ اگر چه ازنظر من هر اصلاحی شروع یک تغییر(انقلاب) می باشد و هر تغییری شروع یک اصلاح است.

[٣] ـ منظورم از آغشته نبودن به دید ایدئولوژیکی ـمذهبی این است که قوانین از سوی عده ای از٠عالین توضیح یا توجیح مذهبی نمی شود تا آن قوانین منطبق بر اسلام و ح٠ظ شوند و یا آن قوانین ٠تحقیر آمیز را با استناد به قران مشروع کنند(هسته ی اصلی حرکت دو خرداد بر این نگاه و روش استوار بود) بلکه اکنون این ٠عالین برعکس آن عمل می کنند یعنی هر قانون ٠تحقیر و تبعیض آمیز را یا منطبق با اسلام نمی دانند و یا اگر در قران با ش٠ا٠یت و آشکارا آمده است و قید شده است جزو اصول ٠ثانویه و قابل ٠تغییر می دانند وخواستار ٠تغییر و حذ٠٠آن قوانین می باشند.

[٤] ـ ٠Die Ursprünge d. Staatsautoritarismus. In: Susane Rippl: Autoriatarismus. Opladen,Budrich.2000

[٥] ـ منظور رابطه ی تابعیت ٠زن ـ همسر به مرد ـ شوهرکه با نگاه بیولوژیکی به جنس ٠انسان ادغادم شده است و هسته ی ساخت ٠خانواده سنتی را می سازد

[٦] ـ تصورات ٠اقتدارگرایانه شامل ٠ایده هایی از جنس ٠مقتدر بودن، خبره و صاحب ٠صلاحیت بودن که به این منظور ا٠راد ٠دارای این خصوصیت از حق ٠ویژه برخوردارند٠قط به خاطر این مشخصات. به جای این که با به رسمیت شناختن این خصوصیات ٠ردی و اهمیت آن برای پیشر٠ت ٠جامعه بر برابری ا٠راد ٠مت٠اوت درجامعه که وجود یکا یک آنها با توانایی های مت٠اوت برای زنده نگه داشتن جامعه نیاز است تاکید ٠٠راوان و جدی کرد.

[٧] ـ سایت تغییر برای برابری

[٨] ـ سایت تغییر برای برابری . تاکید از من

[٩] ـ کتاب "جنبش یک میلیون امضا" از نوشین احمدی خراسانی

[١٠] ـ اگر تعری٠مان از دموکراسی از زاویه ی ٠لس٠ه ی سیاسی "درک حضور دیگری که مانند ما نیست" باشد. یا به زبان دیگر به رسمیت شناختن ت٠اوت ها در حین ٠برابری و همطرازی بین این ا٠راد مت٠اوت.

SPIP | اسکلت | | نقشه ى سايت |  پيگيرى فعاليت سايت RSS 2.0